تکتم جاوید | شهرآرانیوز؛ عشق به او نه سرزمین میشناسد، نه محدوده جغرافیایی؛ نه مرزی میان آدمها میگذارد، نه حدی برای دوستداشتن. شاید زیباترین جایگاه عشقورزی به خاندان اهلبیت (ع) همین عزاداری روزها و شبهای محرم بهویژه دهه اول باشد. روزهایی که هرکه با هر توانی که دارد برای امام حسینش (ع) رخت سیاه میپوشد و به سوگ مینشیند. ملیت، نوع زبان و گویش هم چندان تفاوتی نمیکند.
حتی دوری از سرزمین مادری هم اهمیت چندانی ندارد. چند نفر باشند و ماه محرم و کتابچه زیارت عاشورا کافی است و مشهدیها در این ایام بهتنهایی سیاهپوش نیستند. بلکه گروههایی از اقوام و ملیتهای دیگر نیز در این شهر حسینیههای کوچک و بزرگ برپا کردهاند و با رسم و سنتهای دیرینه خود بر واقعه عاشورا نوحه میخوانند و ناله فراق سر میدهند. گزارش پیش رو گفتگوهایی است میان ما و چند نفر از نمایندگان ملیتهای دیگر در مشهد و ثبت شیوه عزاداریشان در دهه اول محرم.
«چنددهه گذشته است از سالهایی که با مشهدیها همشــــهری شــــــــدند. خیلی هایشان اصلا متولد همین شهرند. سخن از مهاجران افغانستانی است؛ آنها که تعدادشان حالا به گفته حجت الاسلام سید حامد موسوی بالای ۲۰۰ هزار نفر است؛ هرچند که این عدد را با تردید میگوید و شاید بیش از اینها باشند. او هم متولد همین جاست، اما میان مشهد و کابل در رفت وآمد است. به خاطر مجموعه فرهنگی اش شناخت کاملی از فعالیتهای مهاجران دارد و با آنها در ارتباط است. محرم و صفر برای او و همشهریانش پرشور است؛ البته «به شرط حفظ شکل و شمایل سنتی عزاداری، همان گونه که در افغانستان رایج است».
این جمله را موسوی میگوید وقتی قرار است شیوه برگزاری سوگواری افغانها در محرم را شرح بدهد و دنباله اش را میگیرد: منظورم این است که مراسم عزاداری ایرانیها گاهی به سمت و سوی سبکهای جدید روضه خوانی و مداحی رفته است، اما ما سعی کرده ایم همه مراسم را به همان حالت سنتی و به زبان محلی خودمان اجرا کنیم. نماز مغرب که برپا میشود مراسم را دنبال میکنند آن هم از شب اول محرم. عددی که از تعداد هیئتهای مذهبی بیان میکند ۲۵۰ است و ادامه میدهد: با اینکه تقریبا در همه قسمتهای شهر گسترده هستند با توجه به حجم مهاجرنشینی مناطق مختلف در بخشهایی همچون گلشهر، نیزه، کال زرکش، قرقی و حاشیه شهر تعداد هیئتها تجمع بیشتری دارد.
مراسم با سخنرانی آغاز میشود، اما اگر هیئت بزرگ و پرجمعیتی باشد دوبار سخنرانی دارند. سینه زنی و سردادن نالهها با همان شکل و فرم ایستادن و شور گرفتن خودشان با زبان مادری ادامه پیدا میکند. مراسم هرشب را تا شب تاسوعا و عاشورا میکشانند و روز عاشورا با زیارت حرم امام رضا (ع) ختمش میکنند.
وقتی قرار است از یک سنت مخصوص افغانستان برای دهه اول محرم بگوید لحظهای مکث میکند و با تأمل شرح میدهد: مراسمی داریم به اسم علم کشی. ماجرایش این است که ما عَلَمی داریم که هر سال در منزل تکیه دار یا بزرگ هیئت یا سادات است. شب هفتم محرم جوانهای هیئت به خانه آن شخص میروند و علم را به دوش میکشند و تا هیئت میآورند. روزهای محرم در تکیه میماند و دورش شور عزا میگیرند. تا سیزدهم محرم هم نگه میدارند و در انتهای شب علم را به خانه آن بزرگ برمی گردانند.
«اهالی بحرین روز هفتم را به نام حضرت ابوالفضل (ع)، روز هشتم را به نام حضرت علی اکبر (ع)، روز نهم را به نام حضرت قاسم (ع) و روز دهم محرم را به نام همه شهدای ظهر عاشورا عزاداری میکنند.» اینها را یکی از اهالی کشور بحرین و همشهری مشهدی مان میگوید. البته که مراسم آنها هم به زبان عربی است، اما اصل تفاوت برگزاری عزاداری آنها در سنتی است به نام مقتل خوانی. سید محمد علی موسوی با همان لهجه میان عربی و فارسی شکسته دراین باره توضیح میدهد: اگر چه مراسم عزاداری ما هم از دهه اول محرم آغاز میشود رسم خوب و مهم ما مقتل خوانی است.
روز عاشورا پس از اتمام سخنرانی یک نفر از روی کتاب معتبر مقتل میخواند. این رسم حدود یک ساعتی طول میکشد و هم زمان با آن عزاداران سوگواری میکنند. بحرینیهای ساکن در مشهد به گفته او حدودا ۱۰۰ نفری میشوند؛ یعنی تعدادشان نسبت به شهری مثل قم خیلی کمتر است. با این تعداد اندک حسینیه یا مکان مشخصی هم برای عزاداری خود دست و پا نکرده اند و هرسال یک مکان را برای مراسم اجاره میکنند، آن هم از ششم محرم. البته برگزاری ایام شهادت و ولادتهای دیگر ایام سال را هم از قلم نمیاندازند. مراسمشان را به زبان عربی خودشان مداحی میکنند و گاه سوگواری خود را به صحن غدیر حرم امام رضا (ع) هم میکشانند.
خانواده اش ساکن بحرین هستند و خود و برادرش مقیم مشهد. موسوی در تکمیل صحبت هایش میگوید: در بحرین و ایام محرم صبحها هم منبر میروند و دسته عزاداری دارند، ولی اینجا تعداد اندک ما اجازه این کار را نمیدهد. روز تاسوعا و عاشورا صبح و شب مراسم داریم و تا ۱۳ محرم اقامه نمازجماعت و روضه خوانی ادامه دارد.
بساط نذری هایشان هم به راه است. اصلا برگزاری مناسک مذهبی بدون پخت و توزیع نذری یک بخش کم دارد. آنها هم نذری میپزند و توزیع میکنند، اما به گفته موسوی کمی با غذاهای ایرانی تفاوت دارد: غذاهایی که به سبک بحرینی پخته میشود اغلب چلوگوشت و پلومرغ است؛ حتی اگر آش هم بپزیم داخلش گوشت میگذاریم یعنی همه غذاها پروتئین دارد برخلاف برخی غذاها و نذریهای مشهدی.
علاوه بر نوع غذا تاریخ عزاداری هایشان هم تفاوت اندکی با رسوم و تاریخ ایرانیها دارد و او این گونه توضیحش میدهد: ۷ صفر برای شهادت امام حسن مجتبی (ع) عزاداری میکنیم و ۱۷ صفر برای شهادت امام رضا (ع).
«حسینیه فاطمه الزهرا (س) محل قرارشان است. مکانی در خیابان ۱۷ شهریور. کشمیریهای مقیم مشهد مراسم ماه محرم را از یک روز قبلتر آغاز کرده اند. حجت الاسلام امتیاز علی حسینی راوی ماجرای عزاداری شان است: ما اهالی منطقهای از هند هستیم که زبان خاصی به جز هندی و اردو دارد. او نیز درس طلبگی میخواند در جامعه المصطفی، از شش سال پیش تاکنون. اما خانه فاطمه الزهرا (س) را از چهار سال گذشته راه انداخته اند و برنامههای ایام شهادت و ولادتشان برقرار است.
تعداد کشمیریهای مقیم مشهد هم کم است، خیلی کمتر از بقیه. به گفته حسینی حدود ۱۵ خانواده بودند که بخش عمده آنها برای تبلیغ به کشمیر بازگشته اند و تنها پنج خانواده باقی مانده اند. هرچند تعدادشان نسبت به هیئتهای چندصدنفری بسیار ناچیز است، اما او حاضر نیست به هیچ عنوان مراسم عزای امام حسین (ع) را تعطیل کند؛ «نه تنها تعطیلش نکردیم بلکه امسال یک روز زودتر روضه خوانی را شروع کردیم.» به جز برپایی نماز جماعت و سخنرانی برنامه ویژه کشمیریها در روزهای محرم مرثیه خوانی است.
وی میگوید: بعد از نماز مغرب و عشا به زبان کشمیری نوحه خوانی میکنیم با مرثیهای مخصوص به خودمان. موضوعات مختلفی هم دارد و بستگی دارد به سخنان سخنران. آنکه مرثیه میخواند «ذاکر» نام دارد. روضه اول مجلس که تمام میشود ذاکر مرثیه اش را برای همان موضوع ادامه خواهد داد. مثلا اگر روضه از حضرت علی اصغر (ع) باشد ذاکر هم همان مرثیه را میخواند.
تاسوعا و عاشورا هم با همین شیوه سوگواری میشود. زیارت امام رضا (ع) و عرض تسلیت به ایشان هم جزئی از برنامه است. نذری پزان هم دارند چه برای هم وطنان خودشان و چه ملیتهای دیگر. برای جبران جمعیت اندک حاضرشان، برای کشمیریهای دیگر از طریق شبکههای اجتماعی پخش زنده دارند. پا منبریهای راه دورشان هم کم نیست. همان شور و حس و حال را با زبان مادری درک و سوگواری میکنند.
«حجت الاسلام شیخ سامر حریری، ۱۸ سال است که در مشهد زندگی میکند. علاوه بر طلبگی دانشجوی دکتری دانشگاه آزاد هم هست. همه اینها را که بگذاریم کنار با درس و زندگی دغدغه برگزاری مراسم مذهبی و شعائر دینی را به عنوان نماینده سوریها دارد. مسئولیتهای غیررسمی زیادی داشته، اما پس از دو سال کرونا امسال باید همه را دور هم جمع کند؛ «ما مکان ثابتی برای برگزاری مراسم نداریم و در دو سال شیوع کرونا هم برای حضور در مراسم به مکانهای دیگر میرفتیم و امسال اولین سال برپایی رسمی دوباره مراسم خودمان است.»
پیش از بیان شرح مراسم سوگواری شان از تعداد کم اهالی کشورش در این شهر میگوید: جمعیت سوریها در مشهد خیلی زیاد نیست. براساس سرشماری خودم تقریبا ۷۰ خانواده یا فرد مجرد سوری در مشهد زندگی میکنند یا درس میخوانند، درحالی که جمعیت زیادی از هم وطنان من در قم ساکن هستند.
اما مراسم عزاداری شان با هر تعداد و هر شکل پابرجاست. کیفیت مراسمشان به نحوی است که عرب زبانهای دیگر مقیم مشهد و حتی ایرانیها هم در مجالسشان شرکت میکنند. حریری درباره تفاوت عزاداری سوریها با مردم ایران میگوید: به طور کلی مراسم سینه زنی و عزاداری ایرانیها از دیگران پرشورتر است، اما مراسم ما با شعرهای حماسیتر برپا میشود. به دلیل همین تفاوت برخی از سوریها بعد از مجلس خودمان راهی تکیهها و حسینیههای ایرانیها میشوند.
رسمی که به خوبی از آن یاد میکند، هدیه خون است: در محله خودمان این کار را رواج داده ایم. یعنی روزهای محرم خون اهدا میکنیم و این علیه سنت قمه زنی است که همچنان در کشور سوریه برگزار میشود. آنها هنوز به قمه زنی معتقد هستند، اما ما آن را به تقدیم خون تبدیل کرده ایم.
از ناتوانی مالی سوریها میگوید که اجازه برگزاری هر مراسم با هرکیفیتی را به آنها نمیدهد: سوریها نسبت به عرب زبانان دیگر در مضیقه مالی شدیدی هستند و اجاره برخی حسینیهها آن هم برای ۱۰ شب گران است، اما هرجور باشد ادامه اش میدهیم.
خودش از سال ۸۵ بانی برپایی مراسم ایام محرم بوده است و خانه اش محل جمع شدن عزاداران؛ «آن زمان مجموع سوریهای مقیم مشهد ۳۰ نفر نمیشد، اما من مراسم را برپا میکردم. گاهی از اول محرم تا روز پانزدهم یا بیستم. اما اکنون که جمعیت بیشتر شده و فضای خانگی نداریم از شب ششم محرم آغاز میکنیم تا شب یازدهم. همسرم هم بانی پخت غذای نذری این شب هاست. البته نه غذای اصلی سوریها که زحمت زیادی دارد.»
وی تأکید میکند: اغلب ایام محرم دو یا سه شب غذای سوری توزیع میکنیم. مردم عادی هم مهمانمان هستند. یک شب ۲۰۰ پرس غذا توزیع کردیم، درحالی که تعداد حاضران ۹۵ نفر بود. هرسال یک نفر بانی غذای نذری شب هفتم محرم است و شبهای دیگر را اغلب با پس انداز سالانه خودم و بخشی را هم کمک دیگران تهیه میکنیم. شبهای عزاداری سوریها کمی با ایرانیها تفاوت دارد. ما شب هفتم را متعلق به حضرت عباس (ع) میدانیم و شبهای نهم و دهم را بیشتر نذری میدهیم و سوگواری میکنیم، اما علما یا مداحان بسیاری هرشب را به نام یکی از شهدای کربلا نام گذاری و نوحه خوانی میکنند.
درمیان تعداد کم اعضای هیئت سوریها یک شهید و سه جانباز مدافع حرم هم هست. حجت الاسلام حریری هنوز برای هماهنگ کردن حسینیه مورد نظر خودش در تلاش است. نه کسی را بابت عدم همراهی مالی ملامت میکند و نه توقعی دارد؛ همین که میداند مراسم امام حسین (ع) برپاخواهد شد، برایش کافی است.
«عراقیهای مقیم مشهد دو دسته اند؛ عدهای که در زمان حکومت صدام به جرم ایرانی بودن از کشور رانده شدند و به مشهد آمدند و بخشی که زائر و مسافر این شهرند. اما برای عزاداریهای هیئت عراقی ها، تفاوتی میان ایرانی و عرب و دیگر ملیتها نیست. همچنان که درِ حسینیه نجفیها به روی همه باز است و پذیرایی شان به راه. آنها هم از شب اول محرم عزاداری را آغاز و از هر قومیت و با هرزبانی پذیرایی میکنند.
احمد مشهدی، یکی از خادمان حسینیه، از جمعیت چندصد نفری شبهای اول میگوید که تا روز عاشورا به اوج میرسد: شبهای اول حدود ۴۰۰ نفر میآیند و تا روز عاشورا این جمعیت به بیش از هزار نفر میرسد. برنامههای حسینیه عراقیها در شبهای محرم تقسیم بندی جدایی دارد. برگزاری «اذن عزای مشق رزم» به تبعیت از یاران امام حسین (ع) در شب عاشورا آغاز مراسم دهه محرم آن هاست.
وی در ادامه توضیح میدهد: شب اول مراسم آغاز ماه محرم، شب دوم مختص ورود امام حسین (ع)، شب سوم مربوط به دختر امام حسین (ع)، شب چهارم به نام حضرت ام البنین (س)، شب پنجم به نام انصار امام حسین (ع)، شب ششم مربوط به حضرت مسلم بن عقیل، شب هفتم مربوط به ابوالفضل العباس (ع)، شب هشتم قاسم بن الحسن، شب نهم به نام حضرت علی اکبر (ع) و شب دهم به نام شیرخواره امام حسین (ع) عزاداری برپا میشود. شبهای هشتم، نهم و دهم محرم هیئت همراه عَلم به سمت حرم امام رضا (ع) روانه میشود و با آتش زدن کیسههای قابل اشتعال و آتش زدن خیمههای خانواده امام حسین (ع) قیام امام را به مردم معرفی میکند.
مشهدی این را اضافه میکند که تا شب یازدهم شام غریبان، شمع به دست به سمت حرم میرویم و این مراسم تا شب سیزدهم ادامه دارد. همچنین در مراسم اربعین نیز در کربلا چهار موکب داریم و بقیه مراسم را در عراق به صورت مشابه برگزار میکنیم. نذری هایشان به سبک ۵۰ سال گذشته با قیمه مخصوص، قهوه تلخ و چایی پررنگ است تا حال و هوای کربلا را برای آنها که هنوز زیارت نصیبشان نشده است تداعی کنند.